در سال 1980 یک روانشناس آمریکایی به نام جفری یانگ این روش را پایه گذاری کرد. منظور از طرحواره، الگوها و باورهایی است که درباره یک موضوع در ذهن انسان شکل میگیرد، و سبب رفتارهای خاص میشود.
طرحواره درمانی، یکی از شیوههای جدید است که بر اساس مفاهیم شاناختی_درمانی بنا شده است. این روش درمانی یک روش طولانی مدت است. چون در طرحواره درمانی روان درمانگر در تلاش است به بخش ناخودآگاه مغز دست پیدا کند. فروید مثال کوه یخ را بیان کرده و میگوید قسمت هشیار روان آن بخشی از کوه است که دیده میشود، و قسمت ناهشیار روان آن بخشی است که دیده نمیشود.
شما در طول طرحواره درمانی، با همکاری درمانگر خود به شناخت و اصلاح طرحوارهها میپردازید. شما میتوانید در کلینیک نور خرد با کمک روان درمانگران این مجموعه، ار این روش درمانی بهره ببرید.
نیازهای اساسی در طرحواره درمانی
یکی از مهمترین دلایل ایجاد این تلهها برآورده نشدن به اندازه کافی نیازهای عاطفی و روحی اصلی در دوران کودکی است. در ادامه مطلب به انواع نیازها میپردازیم:
- داشتن احساس امنیت و دلبستگی ایمن
- داشتن احساس استقلال و هویت فردی
- داشتن حس آزادی در بیان احساسات و همچنین بیان خواسته و نیازهای خود به دیگران
- داشتن تفریح کردن و فعالیتهای خودجوش
- وجود محدودیتهای مناسب
انواع طرحواره درمانی
دو نوع طرحواره سازگار و ناسازگار وجود دارد. در ادامه مطلب به انواع طرحوارههایی که سبب ارتباط ناموفق فرد با اطرافیان میشود اشاره میکنیم.
طرحواره رهاشدگی_ بی ثباتی: این طرحواره در افرادی دیده میشود که احساس میکنند ممکن است اطرافیان خود را از دست بدهند و دیگران نمیتوانند برای آنها تکیه گاه خوبی باشند. همچنین سعی میکنند خیلی با اطرافیان وارد رابطه شوند.
طرحواره نقص و شرم: افرادی که مدام خود را با دیگران مقایسه کرده و این تفکر را دارند که از دیگران پایینتر هستند و دارای اعتماد به نفس پایینی هستند. همچنین این افراد انتقاد پذیر نیستند.
طرحواره بی اعتمادی: این افراد تصور میکنند که همه افراد برای آنها نقشه کشیدهاند، در نتیجه به دیگران اعتماد نمیکنند.
طرحواره محرومیت هیجانی: این افراد در زمان کودکی دچار کمبود محبت بودهاند. به همین دلیل
یا با کسی صمیمی نمیشوند یا در ارتباط با دیگران انتظار توجه و محبت زیادی دارند. بعضی از این افراد هم جذب افراد سرد و بی عاطفه میشوند.
طرحواره وابستگی: این افراد به صورت مداوم احتیاج به کمک دارند. شدت وابستگی در این افراد بالاست.
طرحواره شکست: این فراد سعی دارند که باور کنند از دیگران ضعیفترند. این افراد حس میکنند نسبت به دیگران استعداد ندارند و محکوم به شکست هستند.
طرحواره پذیرش جویی جلب توجه: این افراد همیشه به دنبال جلب توجه هستند. همچنین به افرادی که مورد توجه هستند، حسودی میکنند.
طرحواره خود قربانگری: این افراد در مواقعی که کسی از آنها کاری بخواهد نمیتوانند نه بگویند و حاضرند از خود بگذرند اما به کارهای دیگران رسیدگی کنند.
طرحواره اطاعت: این طرحواره یکی از مهمترین طرحوارههای ذهنی است و افرادی که این طرحواره را در درون خود دارند، افرادی هستند که نظر و تصمیم دیگران را در اولویت قرار داده و احساسات و خواستههای خود را سرکوب میکنند.
طرحواره منفی گرایی: این افراد مشکلات را برای خودشان بزرگ کرده و همیشه با نگاه منفی به اتفاقها فکر میکنند.
طرحواره استحقاق: این افراد تصور میکنند، همه باید طبق گفته آنها رفتار کنند. همیشه نسبت به همه مسائل حق به جانب هستند.
طرحواره انزوای اجتماعی: این افراد از حضور در جمع و کارهای گروهی فرار میکنند. همچنین این افراد احساس میکنند که به این جامعه تعلق ندارند.
طرحواره آسیب پذیری نسبت به بیماری: این افراد احساس میکنند همیشه در خطر هستند و اتفاقهای وحشتناک برای آنها رخ خواهد داد. این افراد دائما از دیگران سوال میپرسند تا مطمئن شوند خطری آنها را تهدید نمیکند و همچنین از موقعیتهای عجیب فرار میکنند.
طرحواره بازداری هیجانی: این افراد احساسات خود مانند احساس غم یا شادی را بروز نمیدهند. زیرا از این موضوع نگرانند که اطرافیان خود را برنجانند. در روابط عاشقانه روی عقل خود حساب میکنند.
طرحواره معیارهای سختگیرانه: این افراد دائما اهداف بزرگی را برای خود انتخاب میکنند. آنها اعتقاد دارند اتدا باید به اهداف خود برسند سپس از زندگی خود لذت ببرند و تفریح کنند. باید کارهای خود را به بهترین شکل انجام دهند و انتظار بالایی از خود دارند.
طرحواره تنبیه: این طرحواره اغلب به احساس کنترل و ایجاد محیط قابل پیش بینی مربوط میشود که در آن چیزهای بد مجازات شده و موارد خوب پاداش میگیرند.
طرحواره خویشتن داری ناکافی یا بی انضباطی: این افراد کنترل درستی روی خود و رفتارهایشان ندارند. همچنین خود و دیگران را در موقعیتهای خطرناک قرار میدهند. معمولا اهداف خاصی ندارند و اگر هم داشته باشند با کوچکترین مشکل آن را رها میکنند.
طرحوارهها (تلهها) چگونه کار میکنند؟
برای فردی که در یک یا چند مورد از این طرحوارهها (تسلیم-اجتناب-جبران افراطی) گرفتار شده چه اتفاقی میافتد؟
طرحوارهها به شکلهای سه گانه یعنی همان ذهنیتهای طرحوارهای خودشان را نشان میدهند. بعضی از این ذهنیتهای طرحوارهای، سبب میشود که احساس کنید کودکی عصبانی هستید. در برخی موارد این ذهنیتها سبب میشود شما قردی سختگیر و بی انصاف باشید. مانند والدینی با این خصوصیات که داشتهاید. همچنین برخی از این ذهنیتها شما را به فردی عاقل تبدیل میکند و میتوانید از خودتان حمایت کنید.
تکنیکهای استفاده شده در طرحواره درمانی
درمانگران این طرح میتوانند از تکنیک های متنوعی در طول درمان استفاده کنند. برخی از تکنیکها برای برخی افراد بهتر عمل میکنند. اگر یک تکنیک خاص برای شما کار نمیکند باید آن را با درمانگر خود در میان بگذارید. دو عنصر مهم در تکنیکهای طرحواره درمانی وجود دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
رویارویی همدلانه: در این هنگام درمانگر شما طرحواره به دست آمده را تصدیق کرده و زمانی که شما هم به اهمیت آن پی بردید با شما همدلی میکند.
بازوالدگری حد و مرز دار: با کمک درمانگر و همچنین ایجاد احساس امنیت، دلسوزی و احترام از جانب ایشان نیازهای دوران کودکی برآورده میشود.
هدف طرحواره درمانی چیست؟
هدف از تکنیک طرحواره درمانی، این است که ایجاد ذهنیت بزرگسال سالم در فرد بتواند اختیار فرد را در دست بگیرد. شخصیت بزرگسال و عاقل دارای ویژگیهای خاصی است که در ادامه مطلب به آن اشاره میکنیم:
پذیرش خود
پذیرش دیگران
نیاز طبیعی داشتن نسبت به وابستگی
بودن در زمان حال
مدارا کردن با مشکلات
استقبال از انجام کار
رها کردن
هدف از طرحواره درمانی به حداقل رساندن ذهنیتهای ناسازگار و به حداکثر رساندن ذهنیت بزرگسال سالم است. فرد با گذر از این مسیر میتواند به پذیرش، صبر، همچنین به واقع بینی در زندگی دست پیدا کند.
طرحواره درمانی برای چه کسانی کاربرد دارد؟
بیمارانی که به اختلالات شخصیتی مبتلا هستند، دچار مشکلات پیچیدهای در زمینه روابط میان فردی هستند. به همین علت یانگ به عنوان اولین طرحواره درمانگر، بسیاری از اختلالات شخصیتی را نشانه رفته است. همچنین، طرحواره درمانی در درمان افسردگی و اضطراب و اختلالات تکانشی، مسائل خانوادگی و زناشویی اثرگذار است.
همچنین از این روش در درمان سوء مصرف کنندگان مواد مخدر و مجرمان نیز به کار برده میشود.
تجربه درمان در طرحواره درمانی
در تجربه طرحواره درمانی، مراجع به این نتیجه میرسد که برخی از باورهایش درست نیست. در ادامه به نمونههایی از انواع ناهمخوانیها که فرد در طی طرحواره درمانی تجربه میکند میپردازیم:
این را میدانم که افکارم غلط است اما احساسم آن را قبول ندارد.
این را میدانم که این فرد برای ازدواج مناسب نیست اما دوستش دارم.
این را میدانم که تنها والدینم مقصر اصلی مشکلاتم نیستند اما احساس نفرت به آنها مرا رها نمیکند.
این را میدانم فرد ناتوان و بی کفایتی نیستم اما توان انجام برخی کارها را هم ندارم.
تفاوت در این دو سطح از باورها، ممکن است در این مسیر دست درمانگر را ببندد. یکی از چالشهای درمان، تفاوت میان باورهای عقلی و باورهای هیجانی در فرد است.
در این شیوه درمانی، بیماران تشویق میشوند نحوه تنظیم هیجانات را بیاموزند. در مجموع اگر بیمار باور داشته باشد که غم نوعی تجربه گذراست، و هیجانهایم به کارهایی که انجام میدهم و افرادی که ارتباط برقرار میکنم، وابسته است ممکن است رفتاری سازگارانه در پیش بگیرند.
در شیوه درمانی طرحواره درمانی، شیوههای بسیار متعدد و ارزشمندی در اختیار است، که به وسیله آن بیمار را توانمند میسازد تا با شرایطی دشوار و حل ناشدنی روزنه امیدی پیش روی فرد گشوده شود.
کلام پایانی
به طور کلی میتوان گفت، طرحواره درمانی نوعی روش مقابلهای است که مشکلات افراد را به صورت ریشهای درمان میکند. همچنین درک این طرحوارهها، به این معنی است که فرد الگوهای وجودی خود را درک میکند و همچنین میتواند درک و فهمش نسبت تمامی امور و مسائل گسترش دهد.
ما مفتخریم تا در کلینیک نورخرد، خدماتی در زمینه طرحواره درمانی توسط متخصصین خود ارائه دهیم.