OCD همان اختلال وسواس فکری است، که یک اختلال متداول عصبی و شناختی در بین افراد است. افکار وسواس فکری بسیار نگران کننده و ناخواسته است. این افکار منجر به بروز علائمی مانند: پریشانی، اضطراب و استرس میشود. محتوای این افکار میتواند هر چیزی باشد. برای مثال: ترس از آلوده شدن به میکروبها، مرور افکار در ذهن و در بسیاری از موارد احساس شک و تردید مداوم در انجام یک سری اعمال میباشد.
به طور کلی بیماران وسواس فکری به شش دسته تقسیم می شوند: شستشوگرها، وارسی کنندهها، شکاک، ذخیره سازها، نظم و ترتیب، شمارش که همگی باعث اتلاف وقت، دوری از کارهای بزرگ، عدم توانایی در تمرکز، خستگی ذهنی و بی حوصلگی فرد میشوند. فکر کردن به این مسائل کیفیت زندگی شخصی و حتی اطرافیان را کاهش میدهد.
افراد مبتلا به اختلال حواس فکری، در تلاش هستند تا بتوانند رفتارهای خود را کنترل کنند. حتی در بسیاری از موارد میدانند این رفتارها منطقی نیست. اما از لحاظ احساسی خود را مجبور به انجام این کارها میدانند. نشانههای این اختلال برای فرد و اطرافیان بسیار نگران کننده هستند، اما بهتر است بدانید این نوع از اختلال با استفاده از روشهای مختلف رواندرمانی و روانپزشکی قابل کنترل و درمان است. و خبر خوب اینکه کلینیک نور خرد آماده ارائه خدمات در این زمینه به شما عزیزان میباشد.
انواع وسواس فکری
وسواس فکری انواع مختلفی دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
ترس از آلودگیها: یکی از متداولترین افکار وسواس فکری، ترس از میکروبها و همچنین نیاز به شستن
مکرر دستهاست و وسایل شخصی است.
ترس از صدمه دیدن دیگران: بسیاری از افراد دارای وسواس فکری، به جای ترس از آسیب رساندن به خودشان، از آسیب رسیدن به عزیزانشان ترس دارند.
داشتن احساس شک و تردید در انجام دادن کارها: اختلال وسواس فکری باعث میشود که فرد به صورت مداوم دچار شک و تردید باشد که کارها را به درستی انجام داده است یا خیر. برای مثال ممکن است فرد چندین بار در روز قفل درب منزل را چک کند تا از بسته بودن آن مطمئن شود.
وسواس تقارن: بعضیها وسواس در تقارن دارند. در این افراد گاهی بی نظمی چنان آشفته شان میکند که امور ضروری خود را کنار گذاشته و وقت خود را صرف نظم دادن به اشیا میکنند.
در مطلب فوق ما به موارد رایج آن اشاره کردیم. انواع وسواس فکری ممکن است در طبقه بندیهای گستردهتری باشد.
وسواس و سرکوب افکار
وقتی یک فکر وسواس گونه به ذهن یک فرد مبتلا به OCD می رسد، بسیار دچار اضطراب میشود و سعی میکند به طریقی آن را از ذهن خود خارج کند و این باعث میشود دوباره آن افکار برگردد و بدتر از قبل شود و این برای انسانها رایج است. هرچه بیشتر اهمیت دهید، تلاش بیشتری برای سرکوب و حذف این افکار از ذهن خود دارید و این چرخه ادامه مییابد.
در یک مطالعه تحقیقاتی، از مبتلایان به OCD (وسواس فکری) خواسته شد، که در برخی مواقع افکار وسواس گونه خود را سرکوب کنند و در مواقعی دیگر به افکار وسواسی خود هیچ پاسخ و واکنشی ندهند. در پایان هر روز، از آنها خواسته شد تا تعداد افکار وسواسی را که دارند ثبت کنند. نتیجه جستجو جالب بود. در موقعیتهایی که این افراد سعی در سرکوب افکار خود داشتند، بیشتر از روزهایی که هیچ اقدامی در مورد افکار خود نمیکردند، از افکار مزاحم خود رنج میبردند.
وسواس فکری کودکان
همان طور که در مطالب بالا اشاره کردیم وسواس فکری نوعی اختلال است که بر وضعیت فکری تاثیر میگذارد. تحقیقات نشان داده از میان هر 100 کودک، یک نفر دارای وسواس فکری است. نکته مهم که والدین باید آن را در نظر بگیرند این است که خود را به دلیل وسواس فکری کودک خود خودتان را سرزنش نکنید. مراجعه به کلینیک روانشناسی یکی از موثرترین اقداماتی است که والدین میتوانند برای فرزند خود انجام دهند.
دلایل ایجاد وسواس فکری
عوامل مختلفی در ایجاد وسواس فکری در اشخاص مختلف وجود دارد. در ادامه مطلب به چند علت آن میپردازیم:
گاهی ممکن است این اختلال به دلیل عوامل ژنتیکی به فرد انتقال پیدا کرده باشد.
گاهی به دلیل عوامل بیولوژیکی و عصبی مانند: عدم تعادل میزان سروتونین در مغز این اختلال به وجود آمده.
گاهی افراد در اثر مواجه با تجربیات شخصی مانند: بروز حادثه، از دست دادن عزیز یا مواردی از این قبیل دچار این اختلال میشود.
همچنین نوع تربیت والدین در ایجاد ین بیماری تاثیر دارد. والدین مبتلا به OCD خودشان رفتارها و افکار وسواسی از خود نشان میدهند و فرزندانشان با الگوبرداری از رفتار آنها به تدریج دچار وسواس میشوند و از اعمال وسواس گونه تقلید میکنند.
تحقیر این افراد با جملاتی مانند “تو آدم درمانده ای”، “تو هیچ حقی برای هیچ چیز نداری” و … از سوی والدین، معلمان، خواهر و برادر بزرگتر و اطرافیان باعث میشود فرد مدام سعی کند چیزی را ثابت کند.
مطالعات نشان داده است که کودکانی که در دوران کودکی احساس امنیت نمیکردند، والدین تنبیهی داشتند، مورد آزار و اذیت و آزار قرار میگرفتند، در بزرگسالی بیش از دیگران از OCD رنج میبرند.
محدودیتهای اعمال شده توسط والدین به دلایل مختلف، مخالفتها و سرزنشهای بیش از حد، انتظارات و توقعات بیش از حد و افراطی، همه اینها محدودیتهایی را برای فرد ایجاد میکند که میتواند باعث ایجاد اضطراب و وسواس در زندگی بزرگسالی شود.
رفتار مناسب با افراد مبتلا به وسواس فکری
توجه به این نکته که کنترل علائم این اختلال از عهده شخص خارج است، بسیار ضروری است. او بدون هیچ قصدی این اعمال را تکرار میکند. رفتار مناسب با این افراد این است که ابتدا آنها را درک کنید. اگر مدام آنها را تحت فشار گذاشته نه تنها هیچ کمکی به آنها نمیکنید، بلکه یک احساس عذاب وجدان در درون این افراد ایجاد میکنید.
روشهای درمان وسواس
روان درمانی
یکی از روشهای موثر در درمان وسواس شیوه شناختی و رفتاری است. به این ترتیب است که درمانگر، فرد مبتلا به این اختلال را با عامل وسواس رو به رو میکند و بر رفتار اجباری این افراد کار میکند. اغلب بیماران دچار ترس هستند و تصور میکنند این اختلال قابل درمان نیست، یا تصور میکنند قرار است رنج و مرارت زیادی را تحمل کنند. در صورتی که با مراجعه به یک درمانگر خوب میتوان در کنترل و درمان این اختلال به فرد مورد نظر کمک شایانی کرد.
دارو درمانی
درمانهایی که در وسواس به کار میرود معمولا در جهت کنترل علائم آن به کار میرود. از دیگر روشهای کنترل این اختلال دارودرمانی است. داروی وسواس عمدتا از میان داروهای ضد افسردگی انتخاب میشود. برخی از این داروها عبارتند از: فلوکستین، سرترالین، کلومی پرامین و… اگرچه انتخاب دارو بر اساس خصوصیات افراد و صلاح دید پزشک مربوطه تجویز میشود.
RTMSروش
درمان وسواس فکری با این روش از شیوههای دیگر برای درمان این بیماری است. این روش برای بیمارانی با سنین 22 تا 68 بکار میرود. این روش در مواقعی به کار میرود که وسواس فرد شدید بوده و روشهای رواندرمانی و دارودرمانی برای فرد جواب نمیدهد. این روش تهاجمی نیست و احتیاجی به بیهوشی ندارد. در این روش برای تحریک سلولهای عصبی مغز یک میدان مغناطیسی ایجاد شده، و در اثر این تحریک علائم ناشی از وسواس بهبود یافته. شایان ذکر است که بهترین نتیجه درمانی زمانی حاصل میشود که از درمان ترکیبی بهره ببریم.
راه های دیگری برای کنترل و درمان افکار وسواسی وجود داردشکه در ادامه با آنها آشنا خواهیم شد.
- عضو شدن در گروههای حمایتی
یکی از راه های درمان این اختلال، پیوستن به گروههای حمایتی است. یکی از عوامل ایجاد افکار مزاحم احساس تنهایی است. در این گروهها به افراد کمک میکنند کمتر احساس تنهایی کنند و راههای تفریح را به آنها آموزش میدهند.
- عدم استفاده از مصرف مواد مخدر و الکل
بسیاری از افراد مبتلا به OCD نیز گهگاه از مواد مخدر و الکل استفاده میکنند. مصرف این مواد علائم OCD را بدتر میکند.
- ورزش منظم
فعالیت و ورزش مداوم علاوه بر خستگی جسمانی باعث خستگی روحی و کاهش افکار وسواسی ناشی از سوزاندن انرژی اضافی میشود. تحقیقات نشان میدهد که ورزش نیز میتواند شدت علائم وسواس را کاهش دهد.
- الگوهای خواب مناسب را تمرین کنید
بیخوابی افکار مزاحم را افزایش میدهد. بنابراین کیفیت خواب رابطه مستقیمی با شدت علائم وسواس دارد.
یکی از گزینههای درمانی برای اختلال وسواس فکری بهبود کیفیت و الگوی خواب شبانه است. برخی از عادات مانند منظم کردن خواب، خاموش کردن تلفن همراه قبل از خواب، میتواند به طور قابل توجهی افکار مزاحم را کاهش دهد.
- استفاده از برنامههای خودیاری
ابزارهای بسیاری برای خودیاری و نظارت بر الگوی فکر وجود دارد. با این ابزار میتوانید الگوهای وسواسی را شناسایی کرده و برای کاهش آنها اقدام کنید.
- تمرین ذهن آگاهی
افکار مزاحم تمرکز را کاهش میدهند. ورزشهای افزایش دهنده تمرکز مانند تمرکز حواس، یوگا، مدیتیشن و غیره میتوانند به افزایش تمرکز و کاهش وسواس فکری کمک کنند.
- مقابله با استرس
استرس مزمن همچنین میتواند افکار وسواسی را تحریک کند یا آنها را ترسناکتر کند. اگر مستعد افکار وسواسی هستید، مدیریت استرس و حفظ آرامش بسیار مهم است.
مغز افراد وسواسی
وسواسمانند سایر احساسات بدن، از مغز میآید. بنابراین این اختلال جنبه روانی دارد و تا مغز و اعصاب امتداد مییابد. زیرا این وسواس از افکار مزاحم ناشی میشود و به صورت عملی خود را نشان میدهد. ریشه این افکار و احساسات در سیستم عصبی و مغزی است. در صورت ادامه افکار مزاحم، کنترل احساسات ناخوشایند به تدریج از سیستم عصبی خارج میشود و فرد شروع به تکرار اعمال میکند.
آیا درمان وسواس زمان بر است؟
چقدر طول میکشد؟ به اندازه نیاز هرکس، بهبودی کامل فردی با وسواس کمتر حدود 6 تا 12 ماه طول میکشد. اگر علائم شدیدتر باشد و سرعت پیشرفت بیماری کندتر باشد، روند بهبودی ممکن است بیشتر طول بکشد. همچنین، برخی از افراد پس از پایان درمان وسواس باید روی سایر جنبههای زندگی خود کار کنند. به عنوان مثال، ممکن است از آخرین باری که در جایی مشغول به کار بودهاند مدت زیادی گذشته باشد.
مهمترین نکته تکمیل درمان است. هیچ درمان ناقصی وجود ندارد. برای توضیح این موضوع برای بیماران، درمان وسواس را با درمان عفونت مقایسه میکنند.بهتر است ازآنها پرسیده شود: “آیا میخواهید جراح تمام عفونت را از بدن شما خارج کند یا مقداری از آن را؟”
شما باید مراقب بازگشت علائم وسواسی باشید.
یکی از نکاتی که باید دانست این است که خوب شدن نیمی از راه است، خوب ماندن نیمی دیگر است.
وسواس مزمن است و بعد از درمان باید به مواردی توجه کرد تا تغییراتی که ایجاد شده حفظ شود. یکی از این نکات این است که همیشه با ترسها و وسواسهای خود روبرو شوید و اجازه ندهید رشد کنند.
یکی دیگر از دلایل عود و تشدید وسواس این است که گاهی اوقات فرد احساس بهتری دارد و بدون اطلاع درمانگر یا نزدیکان خود، مصرف دارو را قطع می کند و بهبودی را نیمه کاره رها میکند.
متأسفانه مغز شما با مصرف دارو بازسازی نمیشود و وقتی مصرف آن را قطع میکنید، مواد شیمیایی موجود در مغز شما به حالت ناکارآمد بازمیگردد. بنابراین، تا پایان دوره روان درمانی، دارو را طبق دستور روانپزشک مصرف کنید.
نکته اصلی این است که یک سبک زندگی متعادل تا حد زیادی به ادامه بهبودی شما کمک میکند، بنابراین باید سعی کنید برای ادامه درمان و بهبودی، رژیم غذایی مناسب، خواب کافی، ورزش، روابط اجتماعی و سایر فعالیتهای مفید را در برنامه روزانه خود بگنجانید.
نتیجه گیری
اختلال وسواس، یکی از رفتارهای پرتکرار از روی اجبار و برای رها شدن از فشار افکار مزاحم است. علائم ناشی از این اختلال، فرد را از روند زندگی عادی باز میدارد. وسواس یک اتفاق رایج در ذهن انسان است و اغلب تحت کنترل فرد نیست و به طور غیرارادی وارد ذهن می شود وسواس یک اتفاق رایج در ذهن انسان است و اغلب تحت کنترل فرد نیست و به طور غیرارادی وارد ذهن میشود همچنین بسیار اهمیت دارد که با افراد دچار این اختلال، با آرامش رفتار شود و از تحقیر و تمسخر جلوگیری شود. خوشبختانه این اختلال درمان دارد. درمان اختلال وسواس حتماً باید تحتنظر درمانگر صورت بگیرد و با درمان شناختی رفتاری علائم این اختلال را کاهش داد. همچنین برای کمک گرفتن در این زمینه میتوانید با متخصصین ما در کلینیک نور خرد در ارتباط باشید.